ورود به آوانگارد

تلاشی حقیرانه‌ برای ماندن

مروری بر کتاب کاکا کرمکی، پسری که پدرش درآمد نوشته‌ی سلمان امین

مریم نصری
یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳

کاکا کرمکی، پسری که پدرش درآمد عنوان نسبتاً طولانی چهارمین رمان سلمان امین است. داستان به شانزده سال از زندگی کاکا بیابانی، پسر معلولی که هم زمان با جنگ متولد شده می‌پردازد. این اثر را با توجه به نقش جنگ در زندگی شخصیت می‌توان یک اثر ضد جنگ نامید. هم زمانی تولد او و آغاز این ویرانی مثل یک همانند سازی است. کاکا قرار است اولین پسر خانواده‌ی بیابانی بعد از پنج دختر باشد. اما معلولیت اجازه نمی‌­دهد تا تمام و کمال افتخارات روزمره و عادی «پسر بودن» را برای خانواده به ارمغان بیاورد. دوران کودکی‌اش با بی توجهی پدر و ترحم مادر و خواهرها می‌­گذرد. مادری که انگار خودش را به خاطر به دنیا نیاوردن فرزند پسری سالم، ناکام می­‌بیند و در کام افسردگی فرومی­‌رود و خواهرهایی که جنگ و فقر و بیماری آنها را یکی یکی از او می‌­گیرد.

 نقش پدر در زندگی او کمرنگ اما تاثیرگذار است. پدر با نادیده گرفتن فرزندی که بیشتر از بقیه به حمایت عاطفی نیاز دارد، از بدبیاری خود انتقام می‌­گیرد. انگار کاکا تمام نقشه‌های پدر و پدربزرگش را برای ادامه دادن نسل بیابانی‌ها نقش بر آب کرده باشد. ولع پسر داشتن تا جایی پیش می‌رود که برای پدر تبدیل  به نوعی هدف می‌شود. کاکا پدرش را رییس خطاب می‌کند. این مرد در ذهن پسرش نقشی به جز رییس خانواده ندارد. تمام رسالتش شوهر دادن دخترها و پیدا کردن یک پسر برای نگه داشتن نام بیابانی است. خاندانی که افتخار چندانی به جز تلاش برای زنده ماندن ندارد. کاکا در چنین خانواده‌ای رشد می‌­کند و معلولیت و تلقی خانواده و جامعه از وضعیت او، فرصت داشتن دوستی های واقعی و عشق را برایش به موضوعی دور از دسترس تبدیل می­‌کند. در این میان دوران جنگ و کمبود فرصتی ایجاد می‌کند تا معلولیت کاکا به نفع خانواده تمام شود. به نفع آنها ولی به قیمت تحقیر شدن او که از کودکی شاهد ترحم و تحقیر است و هرگز نمی‌­تواند هویت مستقل و حتی جنسیتی برای خود قائل باشد.

کودکی‌اش صرف زمان برای ریختن آب دعا و تربت و رفتن به امامزاده داوود به امید شفا گرفتن گذشته است. کسی به دنبال درمان معلولیت او و رفتن به سراغ  پزشک نیست. این اتفاقات بیشتر از اینکه نشانه‌ای از مهم بودن کاکا در خانواده باشد بیشتر شبیه نمایشی است که او را در معرض دید قرار می‌­دهد و به این صورت علاوه بر ترحمی که از خانواده دریافت می‌­کند ترحم دیگری هم از طرف بیرون خانواده به سمت او سرازیر شود. کاکا که از این نوع «بودن» خود ناراضی است. نوجوانی‌اش را در تلاش برای تغییر می‌­گذراند. به دنبال هویتی بی صاحب به راه می‌افتد و به دستش می‌آورد اما در این هویت جدید هم آسایشی برای کاکا وجود ندارد. جنگی که با تولد کاکا آغاز شد به پایان رسید اما جنگی که برای ماندن و زیستن پیش روی کاکاست، هرگز تمام نمی‌شود.

با روایت تلخی روبرو هستیم اما لحن داستان برخلاف مضمون اثر پیش می‌رود. زبان طنز و شیرین راوی ماجرا تحمل این غصه‌ی بزرگ را آسان می‌کند. راوی در آخرین صفحات به فاصله‌ی زمانی خودش از ماجرا اشاره می‌کند. داستان روایت تولد تا شانزده سالگی کاکا است اما راوی داستان، کاکا بیابانی سی و دو ساله است. شاید به دلیل همین فاصله‌ی زمانی صدای داستان از بیننده باشد که به او اجازه می‌دهد هر آنچه از سر گذرانده است را با لحن طنز بیان کند.

در نهایت رمان «کاکا کرمکی، پسری که پدرش درآمد» قصه‌ی جذابی است از سرنوشت دردناکی که محرومیت مالی و فرهنگی، خرافات و سنت و معلولیت رقم زده است. نوع روایت بیشتر از آنکه اثر را به یک داستان مدرن نزدیک کند، شبیه به قصه است. توصیفات محدود و کنشهای داستانی به سرعت پیش میروند و این عامل به جز لحن اثر مولفه‌ی دیگری برای تبدیل شدن آن به یک رمان پر کشش و جذاب است.

از سلمان امین کتاب های دیگری با عناوبن"بورس باز"، “هنر جنگ در بازار بورس” و"انجمن نکبت زده ها" به چاپ رسیده است که می توانید از سایت آوانگارد خریداری نمایید.

کاکا کرمکی پسری که پدرش در آمد

نویسنده: سلمان امین ناشر: چشمه قطع: شمیز،رقعی نوع جلد: شمیز قیمت: ناموجود