«زندگینامهای که در آن زندگی جریان نداشته باشد و سرشت تراژیک زندگی را هویدا نکند ارزش خواندن و نوشتن ندارد.» این نظر بلقیس سلیمانی دربارهی خاطرهنویسی است. او کتاب آخر خود، نام کوچک من بلقیس[1] را در همین ژانر نوشته است. امروز خاطرهنویسی به عنوان گونهای از ادبیات رواج دارد و ما با یک کتاب ادبی روبهرو هستیم.
بلقیس سلیمانی متولد سال ۱۳۴۲ در شهرستان رابر استان کرمان است. او که میخواهد با نام کوچک من بلقیس زیست و جهان خودش را در قالب کلمات به خوانندگان عرضه کند، ترتیبی منسجم را پیش میگیرد. کتاب از اولین برخورد بلقیس با خودش آغاز میشود. این برخورد اولیه چیزی نیست جز اسم کوچک. سلیمانی در بخش ابتدایی کتاب درگیریش با اسم کوچک و در انتها پذیرش این نام را نقل میکند و بعد با راویتهایی از دوران کودکی خود، شروع به تعریف کردن قصه میکند. همانطور که گفته شد سلیمانی در شهرستانی اطراف کرمان متولد شده است. تا نیمهی کتاب نویسنده در شهرستان کوچک و سنتی پدری است، یعنی از بدو تولد تا هجده سالگی. تعاریفی که از دوران روستانشینی خود میکند میتواند برای خوانندهی مدرن که احتمالا هرگز این فضا را تجربه نکرده است جالب باشد. از طرفی افرادی که با نویسنده در یک پله از پلکان عمر ایستادهاند را هم در این بخشها با او همراه میکند.
بخش قابل توجهی از اتفاقهای کتاب در دوران انقلاب، پیش و پس از آن میگذرد. سلیمانی که خود را جوان و دختری انقلابی میداند، به توصیف حال و هوا، ایدهها و اتفاقهای آن دوران میپردازد. این وجوه تاریخی باعث روبهرو شدن خواننده با زندگی افراد عادی جامعه در بزنگاههای سیاسی میشود و کتاب را از یک زندگینامه صرف، به کتای با ترسیم شمایی از جامعه تبدیل میکند.
نام کوچک من بلقیس تقابل سنت و مدرنیته در زندگی فردی یک نویسنده را هم به خوانندهی خود نشان میدهد. سلیمانی کنکور را با موفقیت پشت سر میگذارد و از شهرستانی روانهی تهران میشود. او زنی است که مدنیت به معنای مدرن را تجربه نکرده و به راحتی میتواند طی روایت زندگی و گرههای آن، به تفاوت زیست در تهران به عنوان شهری بزرگ و مدرن با زندگی سادهی شهرستانی بپردازد. دغدغهی او دغدغهی جوانیست که تمام تعاریف بنیادینش دربارهی مفاهیم پایهای زندگی را باید تغییر دهد تا بتواند هم رنگ جماعت شود. اما او به این اتفاق تنه میزند و یکه و تنها به مقابله با موازین جدید میرود.
اگر از قبل مخاطب کارهای داستانی سلیمانی بودیدهاید این کتاب میتواند برای شما خواندنی و لذتبخش باشد. سلیمانی از اتفاقهای شخصی زندگیاش یا افرادی که در طول زندگی به نحوی با آنها روبهرو بوده کمک جسته تا شخصیتها و فضاهای داستانهایش را خلق کند. گویا او راوی خود و جهان خود باشد. سلیمانی ضمن روایت خاطراتش شخصیتهایی که وارد داستانهایش کرده است را به خواننده معرفی میکند.
از دیگر دلایل اهمیت نام کوچک من بلقیس زن بودن نویسندهی کتاب است. خواننده با زنی در جهان سوم همراه میشود. سلیمانی مخاطرات و سختیهای زن بودن در جهان سوم را نشان میدهد. درگیریهای او به عنوان نویسندهای که از قضا زن است از وضعیت زنان در جامعه تصوری گویا و روشن مقابل خواننده میگذارد. او نه تنها با جامعه بلکه با خود هم میجنگد تا حقانیتش را ثابت کند. هر چند سلیمانی اعتقادی به داشتن اتاقی از آن خود ندارد[2]، اما بر لزوم به چالش کشیدن ارزشهای پذیرفته شده پافشاری میکند.
نام کوچک من بلقیس از ارتفاعات کوه هزار شروع میشود و در جنتآباد تهران پایان میپذیرد. کتابی که به مخاطب مجال میدهد همراه یک نویسنده باشد و روزمرگیهای او را تنفس کند. مستندی از یک نویسنده دربارهی خودش.
[1]- سلیمانی، بلقیس، نام کوچک من بلقیس، تهران، نشر ققنوس، ۱۳۹۸
[2]- اتاقی از آن خود: کتابی از ویرجینیا وولف نویسندهی انگلیسی که آنرا شکلدهندهی جریان نظری فمینیستی میدانند.
مطالب پیشنهادی
کتاب های پیشنهادی