ورود به آوانگارد

رابطه‌ی ما یک شایعه بود

مروری بر کتاب شیرفروش نوشته‌ی آنا برنز

نسرین ریاحی‌پور
سه شنبه ۶ آذر ۱۴۰۳

شیرفروش داستان زندگی در میان آشوبی است که اعضای یک جامعه ساخته و بدان دامن می­‌زنند. دختر جوانی با بیان شیرین و طنزش راوی داستان است و از شیوه‌ی آشنایی ناخواسته با مرد شیرفروشی می­‌گوید که بیست و سه سال از او بزرگ­‌تر است. او دختر هجده ساله‌ی ساده ایست که دوست دارد پیاده­‌روی کند و کتاب بخواند؛ اما ماجرا از روزی آغاز می‌­شود که مرد شیرفروشی که هرگز دستکم در محله‌ی آن­‌ها به کسی شیر نفروخته، پیشنهاد می­‌کند او را به خانه برساند. اگرچه دختر قبول نمی­‌کند اما این آغازی می‌­شود برای شایعه پراکنی و داستان در بستر جامعه­‌ای نا امن و درگیر بمب گذاری­‌ پیش می­‌رود.

شیرفروش

نویسنده: آنا برنز ناشر: مجید قطع: شمیز،رقعی نوع جلد: شمیز قیمت: ناموجود

شیرفروش راوی معترضی دارد که در هر بند و هر جمله­‌اش به مخاطب یادآوری می­‌کند چگونه در جامعه‌ی کوچک شهر او زندگی به سختی پیش می‌­رود. انگار هیچ چیز در جای درست خود قرار نگرفته است، همه زیر نظر دیگران زندگی می­‌کنند. صحبت کوتاهی در پارک یا پیشنهاد محبت آمیزی برای رساندن او به خانه می‌­تواند قضاوت­‌ها را بر انگیزد. نویسنده این شیوه‌ی نظارت را با توصیف عکاسانی پشت بوته های پارک نشان داده است که برای ثبت فعالیت مبارزان سیاسی کمین کرده‌اند و احساس آسایش و در خانه بودن را از میان برده‌اند. انگار راوی خیلی لطیف و کودکانه می­‌گوید: «لطفا یک لحظه مرا نگاه نکنید.»

میل به حفظ حوزه‌ی شخصی، توانایی دفاع از آن در حالی که ایرلند با تلاطم سیاسی و اختلاف میان کاتولیک‌­ها و پروتستان­‌ها دست پنجه نرم می­‌کند، داستان را از مواجهه با جهان­‌بینی زیبای یک دختر جوان فراتر می‌برد. زیرا ذهن دختر داستان پویاست و به دنبال یافتن پرسش­‌هایی ست که برای بسیاری پیش آمده است. او موشکافانه به جهان اطرافش نگاه و تک تک شخصیت­‌های داستان را نقد می­‌کند.

آنا برنز که برای نوشتن این کتاب برنده‌ی جایزه‌ی من بوکر شده است، به خوبی از خلال روایت رابطه‌ی یک دختر جوان و مردی شیر فروش که مدام او را تهدید می‌کند، غیر مستقیم شرایط اجتماعی و سیاسی ایرلند شمالی را ترسیم کرده است. جالب آن که هیچ کدام از شخصیت های کتاب نام ندارند و به واسطه‌ی موقعیت اجتماعی یا خانوادگی خود تشخیص داده می­‌شوند. گویی قصد برآنست تا توجه مخاطب به این نکته معطوف شود که هویت شخصی و فردیت در این داستان توسط نیرویی خشن از شخصیت­‌ها گرفته و قربانی شده است. 

به طور کلی زبان و سبک داستان فوق‌العاده جذاب و خلاقانه است. شخصیت‌ها به جای استفاده از نام‌ها، با استفاده از جایگاه خود در داستان شناخته می‌شوند. آنا برنز به طرز ماهرانه‌ای جامعه‌ای را ترسیم می کند که در اثر ناآرامی‌های داخلی از هم گسیخته است. شیرفروش به طرز شگفت‌انگیزی اضطراب ناشی از ناتوانی در اعتماد به همسایه یا حتی خانواده را نشان می‌دهد.

شیر فروش بیشتر یک داستان روانشناختی‌ست تا یک داستان تاریخی و قرینه های آشکاری را با رژیم‌های توتالیتر در طول تاریخ ترسیم می‌کند. آنا برنز به طرز ماهرانه‌ای تصویری از زندگی در شهری را به ما نشان می‌دهد که در اثر ناآرامی‌های داخلی از هم گسیخته است. شما به عنوان یک خواننده می‌خواهید امیدها و ترس‌ها و آرزوهای واقعی شخصیت‌های این رمان را بشناسید؛ اما تمام کاری که می‌توانید انجام دهید این است که تماشاگر آن‌ها در موقعیت‌های اجتماعی مختلف باشید.


آنا برنز، شیر فروش، چاپ سوم ،مترجم سونیا سینگ ، نشر مجید