در کتاب حفره جک گانتوس نویسندهی آمریکایی کتاب کودک از ماجرایی واقعی زندگیاش میگوید که شاید کمی باورنکردنی به نظر برسد. او که همیشه رویای نوشتن را در سر دارد، همیشه به دنبال موضوعی بود که «ارزش نوشتن داشته باشد».
حفره در سه بخش نوشته شده است. در بخش اول کتاب (خوش خوشان) به آن بخش از زندگیاش میپردازد که با سودای نوشتن، برای یافتن موضوعی قابل نوشتن از هیچ کاری پرهیز نمیکند. در بخش دوم (قایق سواری) او گویا به آنچه که میخواسته رسیده و به همراه یکی از قاچاقچیان مواد مخدر سوار بر قایقی میشود تا حشیش جابهجا کند، با این هدف که برای رفتن به دانشگاه پول خوبی گیرش بیاید. اما از بد ماجرا به زندان میافتد و در بخش آخر کتاب (زرد زرد) از خاطرات زندان مینویسد.
یکی از جذابترین قسمتهای کتاب در بخش دوم، جاییست که جک به همراه آقای همیلتون سوار بر قایقی با ۹۰۰ کیلو حشیش حدود دو ماه بر روی آب هستند. گانتوس برای روایت ماجراهای شناور بودن روی اقیانوس مستقیما از یادداشتهای روزانهاش استفاده میکند. یادداشتهای خلافکاری که هنوز نویسنده نشده است. «۲۵ ژوئیه: پشت میز کابین نشسته بودم و داشتم آلو خشک میخوردم که همیلت.ن از آشپزخانه نگاهی به من کرد و گفت:«توی این چند روز ندیدم دستشویی بری.» گفتم:«خب که چی؟»a سرخ و سفید شدم. دستشویی رفتن جزو مسائل شخصی بود. گفت:«همینطوری. برام جالب شدآخه این قایق خیلی کوچیکه. امیدوارم مثل این موشهای موذی نری پشت حشیشها کارت رو بکنی.» جواب دادم«من توی سینهی قایق دسشویی نمیکنم، اگه منظورت همینه.» دماغش را بالا آورد و مثل کاراگاهها با صدای بلند شروع کرد به بو کشیدن و پرسید «پس کجا میکنی؟» گفتم « بیرون قایق. مثل ملوانهای قدیمی..»
جک گانتوس در زندان فرصتی پیدا میکند تا با فراغ بال به آرزوی دیرینهاش یعنی نوشتن برسد. اما از آنجا که در زندان آنها اجازهی داشتن کاغذ نداشتند، او نوشتههایش را لابهلای خطوط کتاب برادران داستایفسکی که از کتابخانهی زندان قرض گرفته بود پنهان میکند. که البته بعدا زندان این کتاب را از او میگیرد و دیگر هیچوقت به نوشتههای زندانش دسترسی پیدا نمیکند.
او در زندان با پیدا کردن شغلی در بیمارستان و به دست آوردن فضایی شخصیتر از زندانیان، فرصتی پیدا میکند تا هم از تجربیات زندانیان استفاده کند و هم در کنار نوشتن با کمک مددکارش برای دانشگاهی درخواست بفرستد. بعد از قبول شدن درخواستش از طرف دانشگاه از زندان آزاد میشود و به سراغ رویای دیرینهاش، نوشتن میرود.
گانتوس پس از آزاد شدن از زندان تجربههایی چنان از زندگی خودش و دیگر زندانیان دارد که لازم نیست به دنبال چیزی برود که ارزش نوشتن داشته باشد. اما او به نوشتن تجربههایی ظاهرا ساده یعنی کودکی میپردازد.
داستان این کتاب گرچه ماجرایی واقعیست اما نثر و شیوهی روایت نویسنده به گونهایست که خواندن آن را به اندازهی خواندن یک رمان جذاب میکند.
حفره که کتابیست منتشر شده در نشر اطراف، در مجموعهای به نام «تجربه جوانی» قرار گرفته. این مجموعه که شامل سه کتاب است، روایتهایی واقعی از کسانی است که در طی حادثهای تجربهای بزرگ کسب میکنند و به بزرگسالی میرسند.
کتاب حفره در ۱۸۰ صفحه توسط نشر اطراف منتشر شده و نیما م.اشرفی آن را ترجمه کرده است.