آلن دوباتن را به نثر روان و ناداستانهای عمیقاً سرگرمکنندهاش میشناسند. کتاب هنر سیر و سفر هم هردوی این ویژگیها را داراست. دوباتن در این کتاب ما را به مکاشفهای عمومی دعوت میکند: چرا در سفر از بعضی چیزها لذت میبریم؟ چرا پیش از سفر سرشار از آن حس دوستداشتنی هستیم، اما وقتی سفرمان را واقعاً آغاز میکنیم، ناامید میشویم؟ چرا حتی پدیدههای به ظاهر پیش پا افتاده برای ما در سفر جذاب به نظر میرسند؟ هنر در این میان چه نقشی دارد و چگونه میتواند باعث شود تا سفری غنیتر داشته باشیم؟ و بالاخره، آیا میتوانیم در خانه هم سفر کنیم؟
دوباتن برای پاسخ دادن به این سؤالها، علاوه بر تجربیات شخصی، از نوشتهها و آثار افراد بزرگ کمک میگیرد. با کمک ادوارد هاپر و شارل بودلر، زیبایی شاعرانۀ «انزوا در فضاهای مدرن روزمره» را شرح میدهد. از گوستاو فلوبر، علاقهاش به مصر قرن نوزدهم و تنفر او از فرانسه مینویسد و با بازخوانی نوشتههای او، علت جذابیت «غریبمنظره»ها را واکاوی میکند. از جان راسکین، طراحیها و «واژهنقاشی»های او، به اهمیت «آگاهی» و «درک» پدیدههای پیرامونی برای آنچه که «مالکیت زیبایی» میداند میرسد. اشعار ویلیام وردزورث را بررسی میکند تا جذابیت طبیعت را در کوچکترین جزییاتاش نشان دهد، و بالاخره نشان میدهد که نقاشیهای ونگوگ و دیگر آثار هنری چگونه میتوانند باعث شوند تا یک سفر، یک جغرافیا یا یک منظره، در چشم ما به شکل کاملاً متفاوتی جلوه کند.
کتاب هنر سیر و سفر از شرح دلشورههای پیش از سفر آغاز میشود؛ از ندای وسوسهکنندهای که با ورق زدن یک کاتالوگ تبلیغی مسافرتی پررنگ و لعاب بر ذهن مسلط میشود و همهی تصورات ما از سفر را تحتتأثیر قرار میدهد. اما همۀ این تصویرها و تصورها دقیقاً به زمان پیش از سفر اختصاص دارد. آن همه رنگ و لعاب باعث میشود فراموش کنیم که حتی در آن مکان دلربای رنگارنگ، باز این ما، ذهن ما، و نیازها و دغدغههای روزمرۀ آزاردهندۀ ماست که همراهمان به سفر میآید. در ادامه، در فصل «در باب سفر به مکانهای گوناگون»، از چرایی جذابیت مکانهای دیگر، و البته فضاها و ابزار مربوط به سفر میگوید: قطارها، بزرگراهها، فرودگاهها، هواپیماها، رستورانهای بین راهی، و هتلها. در فصل بعدی، «در باب غریبمنظرهها»، دلایل دلبستگی ما به چیزهای غریب و نو و رابطۀ آنها با آرزوها و وضعیت جایی که در آن زندگی میکنیم (وطن، شهرمان و ...) را بررسی میکند. در فصول بعدی، یعنی «در باب کنجکاوی» و «در باب تعالی»، دوباتن به ترتیب از اهمیت و جایگاه کشف و یافتن پدیدههای نو، و مفهومی به نام «امر متعالی» حرف میزند. او در ادامه از نحوۀ ارتباط این مفهوم با حس زیبایی، ترس، و قدرت در سفر میگوید که در بعضی مناظر طبیعی وجود دارند. بعد از آن به ترتیب از نقش پررنگ هنر در ارتقای ادراک و حساسیت ما نسبت به مکانهای گوناگون، و اهمیت دقت در محیط به وسیلۀ طراحی و توصیف مینویسد و بالاخره در فصل آخر، یعنی «بازگشت: درباب عادت کردن»، با بررسی اثری از دومستر با نام سفر به دور اتاقم، نقطۀ پایانی بر تأکیدهای پیشیناش بر اهمیت ذهن مسافر و نوع نگاه او به محیط پیرامون میگذارد.
هنر سفر با نگاهی فلسفی و خاص به سفر و لذت بردن از آن میپردازد. او اندیشمندانه در مورد فرودگاهها، مناظر و دیگر چیزهایی صحبت میکند که در سفر با آن مواجه میشویم.
ممکن است بسیاری به ما بگویند که به کجا سفر کنیم؛ اما فقط آلن دوباتن به ما میگوید که چگونه و چرا این کار را انجام دهیم. دو باتن با هوش و جذابیت بیپروایی لذتهای غیر قابل پیشبینی را در نظر میگیرد. جذابیت عجیب و غریب همهی چیزهای ارزشمندی که باید به آنها توجه کنیم، جزئیاتی که نباید از دست بروند؛ از یک منظره دریا گرفته تا پرواز بر فراز یک شهر.
«هنر سیر و سفر» کتابی خردمندانه و ضروری است؛ پس بدون آن خانه را ترک نکنید.
[1] Sublime
-کتاب هنر سیر وسفر- ترجمه گلی امامی- نشر نیلوفر