کدام کتابها بهخوبی از تنهایی حرف میزنند؟
کدام کتابها بهخوبی از تنهایی حرف میزنند؟

سوال از توماس ادواردز، ۲۱ ساله، دانشجوی سال سوم روابط بینالملل در دانشگاه اگزتر
پاسخ از الکس کلارک، منتقد، نویسنده و سخنگو:
شاید به نظرتان بحثبرانگیز باشد که بخش عظیمی از رمانها به بررسی تنهایی در قالبهای مختلف میپردازند، چون آنها برخاسته از تلاشی برای کشف آگاهی فردی و رابطۀ آن با جهان بیرونی هستند.
شاید تحسینشدهترین اثر در جستوجوی زمان از دست رفتۀ[1] پروست باشد، با اینکه در این کتاب عموماً رابطۀ راوی با خانواده، دوستان و عشاقش تصویر شده، اما اساساً دربارۀ پیچیدگی رامکردن خواستهای پرتلاطم و دردهای ناشی از اندیشیدن به خود است. انزوا همیشه موضوع رمانهای کلاسیکی مثل خانم دلوی[2] از ویرجینیا وولف بوده است. نمود آن در شخصیت کهنهسرباز جنگ جهانی اول، که روانرنجور هم هست به نام اسپیتموس اسمیت و در رنج و عذاب ضدقهرمانهای آلبر کامو دیده میشود.
در جای دیگری از جهان ادبیات، آنیتا بروکنر، ماویس گالانت و جین ریس از تنهایی آگاه مینویسند؛ کتاب یازده قسم تنهایی[3] ریچارد ییتس و داستانهای ریموند کارور چشم ما را به توارث سرگردانان و کلاشان باز میکند. لندنیهای تنها[4] از سام سلوون ما را به دنیای نسل مهاجران پسا ویندروشی[5] میبرد.
در خاطرات، کتاب شهر تنها[6]ی اولیویا لینگ، تنها نظرگاه نویسنده از مفهوم تنهایی نیست، بلکه مراقبهای است از ذات خلاقیتی که در آثار هنرمندان، اندی وارهول و داوید وویناروویچ موج میزند. و یکی از کتابهای موردعلاقۀ من روزنامۀ تنهایی[7] از مری سارتون است که ما را از نزدیک و با نگاهی شخصی با تغییرات لرزهآوری که در تنهایی رخ میدهند آشنا میکند.
منبع: گاردین
کتابدرمانی مجموعهی پیشنهاد کتاب است، این کتابها هر کدام بنا به پرسشی مشخص یا موضوعی معین انتخاب میشوند.
[1]- In Search of Lost Time
[2]- Mrs Dalloway
[3]- Eleven Kinds of Loneliness
[4]- The Lonely Londoners
[5]- به مهاجرانی گفته میشود که بین سالهای ۱۹۴۸ تا ۱۹۷۱ از کشورهای حوزۀ کارائیب به بریتانیا مهاجرت کردند.
[6]- The Lonely City
[7]- Journal of a Solitude