ورود به آوانگارد

به هر حال، ما به شیوه‌های مختلف حواس خودمان را پرت می‌کنیم

بخشی از کتاب «چگونه رنج بکشیم» اثر کریستوفر همیلتون

نویسنده مهمان
جمعه ۹ آذر ۱۴۰۳

تهی بودن زندگی

انسان‌ها، از آن‌جا که خیلی تشنه‌اند، حس می‌کنند مرکز هستی‌شان به‌نوع پوچ و تهی است – همان‌طور که وقتی گرسنه‌اند حس می‌کنند که شکم‌شان خالی است. جانسون این حس را «تهی بودن زندگی» توصیف کرد. البته بدیهی است که افراد از لحاظ روانی به یک اندازه در مقابل این تهی بودن حساس نیستند و به شیوه‌ای یکسان با آن برخورد نمی‌کنند، اما همه ما کمابیش بی‌قراریم و دائما دنبال چیزی می‌گردیم تا با آن زندگی‌مان را پُر کنیم. این گفته فیلسوف فرانسوی، بلزپاسکال، مشهور است که انسان‌ها به این دلیل بدبخت هستند که نمی‌توانند به تنهایی در یک اتاق آرام بگیرند. اگر تلاش کنند که تنها در یک اتاق آرام بگیرند، تهی بودن زندگی را دقیقا درک می‌کنند، حس می‌کنند ظرف‌هایی خالی‌اند که نمی‌توانند خالی بودن‌شان را تحمل کنند. درنتیجه ما تمام مدت می‌خواهیم حواس خودمان را پرت کنیم. نیاز داریم که زمان‌مان را پر کنیم. از چشم‌اندازی فوق‌العاده تاریک و یاس‌آور – مثلا همین دیدگاه پاسکال – تمام کارهای انسان اساسا شکلی از پرت کردن حواس هستند، تلاشی برای اینکه خودمان را از شر حس تهی بودن خلاص کنیم. اما حتی اگر از این چشم‌انداز هم نگاه نکنیم، باز نمی‌توانیم انکار کنیم که بسیاری از فعالیت‌های انسان اشکالی از پرت کردن حواس هستند، در معنایی که مدنظر پاسکال است.

شاید بهترین نمونه حواس‌پرت کردن خودخواسته در عصر مدرن در اغلب موارد استفاده از فناوری‌‌ای باشد که احاطه‌مان کرده است – تلویزیون، فیلم، اینترنت، تلفن همراه و غیره. این فناوری‌، علی‌رغم اینکه در بسیاری از موقعیت‌ها مفید ا ست، فوق‌العاده حواس‌پرت‌کن است. فناوری مدت زمانی را پر می‌کند که در صورت فقدان فناوری زمان خالی می‌بود – یعنی همان حس تهی بودن که تجربه می‌کنیم – بعد از شکل وسیله درمی‌آید و خودش هدف می‌شود. به بیان دیگر، این فناوری‌ها به‌شدت اعتیادآورند. مثلا من خودم این اعتیاد را در دانشجویانم می‌بینم که به محض تمام شدن کلاس گوشی‌های تلفن همراه‌شان را چک می‌کنند تا ببینند پیام یا تماسی داشته‌اند یا نه. چنین فناوری‌ای این حس را به آن‌ها القاء می‌کند که هرگز تنها نیستند، که هرگز مجبور نیستند با تهی بودن‌شان مواجه شوند. اما این حس به‌طور قطع عمدتا توهمی بیش نیست.

به هر حال، ما به شیوه‌های مختلف حواس خودمان را پرت می‌کنیم، و شاید بتوان گفت که مشکلات جوامع امروزی – اعتیاد به مواد مخدر و الکل، قمار، فربهی، پورنوگرافی و غیره – در واقع تلاش‌هایی‌اند برای پر کردن فضای تهی‌ای که تسخیرمان کرده است.

شیوه دیگرِ بیان این معضل این است که بگوییم دنیا نسبت به ما بی‌تفاوت است. معتاد شدن به چیزی درواقع یعنی تلاش برای این‌که چیزی از دنیا بکَنیم، دنیا را مجبور کنیم که نسبت به ما واکنشی نشان دهد، که بی‌اعتنایی‌اش را از بین ببریم.

چگونه رنج بکشیم

نویسنده: کریستوفر همیلتون ناشر: هنوز قطع: شمیز,جیبی نوع جلد: شمیز قیمت: ناموجود

کریستوفر همیلتون، چگونه رنج بکشیم، چاپ ،مترجم سما قرایی ، نشر هنوز