
روباه پیر و خسته بعد از اینکه برای آخرینبار به جنگل مورد علاقهاش نگاه کرد؛ برای همیشه خوابید. این خلاصهای از ابتدای متن داستان است. جایی که اتفاق بزرگ و بحران داستان رخ میدهد و احساس فقدان و مرگ چیزی است که مخاطب با خواندن اولین سطرها از کتاب با آن روبهرو میشود. در صفحههای بعد حیواناتی مثل جغد، خرس، خرگوش، موش، سنجاب همگی از خاطراتشان با روباه میگویند در حالی که برف کمکم روی روباه را میپوشاند. جغد از دوستان قدیمی روباه است و اولین نفری است که کنار او مینشیند و بعد حیوانات یکییکی به او اضافه میشوند. همگی غمگیناند و مدتی در سکوت همانجا مینشینند. جغد اولین نفری است که خاطرهای قدیمی از دوستش روباه تعریف میکند و یادآور زمان جوانیشان وقتی مسابقهی «چه کسی بیشتر برگ پاییزی جمع میکند» میشود. موش یادآور عشق روباه به غروب میشود و اینکه همیشه با هم غروب را تماشا میکردهاند. بقیهی حیوانات نیز خاطرههاشان را بلند میگویند و همگی با گفتن خاطرات خوب یاد روباه را زنده نگه میدارند.
همین که برف کاملاً روی روباه رو میپوشاند و حیوانات خاطره میگویند. درختی نارنجی درست از همانجا که روباه خوابیده جوانه میزند و به مرور هر چه از روباه تعریف میکنند درخت بزرگ و بزرگتر میشود.
داستان نوعی سوگواری را به کودک میآموزد که جنبهی علمی نیز دارد. اینکه ما بعد از مرگ قسمتی از طبیعت میشویم و روزی با درخت یا گیاهی از زمین بیرون میآییم. مهمترین نکتهی این داستان زنده نگه داشتن یاد و خاطرهی از دست رفتگان است. اینکه این موضوع باعث میشود غم فقدان کمتر به بازماندگان آسیب بزند و این خود یک نوع خود مراقبتی است.
در انتها داستان با یک جمله که مهمترین قسمت سوگ است تمام میشود:«و به این ترتیب، روباه برای همیشه در قلبهای آنها زنده ماند.»
چیزی که خواندن کتاب را برای مخاطب ضروری میکند این است که هر آن ممکن است این اتفاق طبیعی برای هر کودک یا بزرگسالی رخ دهد و چه چیزی جز داستان و کتاب به کمک کودکان و آدمها میآید؟
قصهها به کودکان کمک میکنند که در مواجهه با مرگ قوی بمانند و شیوهی صحیح سوگواری را بیاموزند. نردبان قرمز، با عنوان درسهای زندگی گوشهای از ادبیات است که مسائل مهمی مثل این داستان را پوشش میدهد و به انتخاب صحیح والدین کمک میکند.
همچنین کودکان از همان اوایل زندگی جز داستان، در برنامههای تلویزیونی یا با دیدن حشرات و حیوانات مرده در پارکها یا پیادهروها با پدیدهی مرگ آشنا میشوند اما در تصور آنها کسی که درگذشته در جایی دیگر به زندگی خود ادامه میدهد! مثلاً زیر زمین یا در آسمان به زندگی روزمرهی خود میرسد و این کتاب به تصور منطقیتر کودک بسیار کمک میکند چرا که همهی موجودات در جهان به طبیعت بازمیگردند و درخت نارنجی داستان که بعد از مرگ روباه میروید همان بازگشت به طبیعت است.
با وجود این، جنبههایی از مرگ هست که کودکان یا خردسالان هنوز نمیتوانند درک کنند. برای مثال، اینکه مرگ همیشگی و اجتنابناپذیر است و برای همه اتفاق میافتد و یا مردن به این معنا است که بدن دیگر عملکردی ندارد. ممکن است آنها بر این باور باشند که که کسی از دنیا رفته همچنان غذا میخورد و میخوابد فقط نه در این جا.
شاید حضور کودک در مراسم تشیع جنازه مناسب نباشد ولی میتواند به هر طریقی که راحت است در مراسم یادبود شرکت کند. مثلاً میتواند یک شمع روشن کند و با او درمورد خاطرات خوشی که با فرد درگذشته دارد صحبت کنید.
داستانها و شیوهی درست مقابله با سوگ و مرگ، راهی است که کودک راحتتر با این پدیده کنار بیاید و احساسات خود را بیان کند.
دربارهی بریتا تکنتراپ نویسنده کتاب
بریتا تکنتراپ نویسنده و تصویرگر کتاب، هنرمندی آلمانی است. او در هامبورگ آلمان به دنیا آمد و در ووپرتال بزرگ شد. سپس در سال ۱۹۸۸ به لندن نقل مکان کرد تا در کالج سنتمارتین و کالج سلطنتیهنر تحصیل کند. او عمدتاً به عنوان نویسنده و تصویرگر کودک شناخته میشود و بیش از ۷۰ عنوان منتشر کرده است که در بیش از ۲۰ کشور ترجمه و چاپ شدهاند.
کتاب «دنیا چقدر بزرگ است؟» کتاب دیگری از این نویسنده است که در انتشارات کانونپرورشوفکری کودکان به چاپ رسیده است.
دربارهی جواد کریمی مترجم کتاب
جواد کریمی متولد سال ۱۳۶۲ است. او بیش از ۱۵ سال است که به کار ترجمه مشغول است و بیش از ۵۰ عنوان کتاب از او منتشر شده است. زادگاه او نیشابور و ساکن تهران است. او کارشناس ارشد واژهگزینی و اصطلاحشناسی است و بیشترین همکاریاش با انتشارات فنی ایران، کتابهای نردبان است.
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.