متهم، یک درامِ پُرتنش دادگاهی از جفری آرچر است که در سال 2000 در سه پرده به رشته تحریر درآمده است. آرچر در این نمایشنامه به شکلی متفاوت و با یک پایان بندی استادانه، نهایت چیره دستی خود را در نمایشنامهنویسی نشان داده است.
آرچر در این نمایشنامه حس قضاوتگریِ خواننده را تا انتها روشن نگه میمیدارد. از شروع با فرم متفاوتی که ارائه میمیدهد، مخاطب را وارد نمایش خود میکند و به نوعی با شکستنِ دیوار چهارم، سعی دارد تا مخاطب در جایگاه هیئت منصفه در این صحنهی محاکمه، نقش پُر رنگی داشته باشد.
این اثر سعی دارد تا با تحریک حس قضاوتگری درخواننده، او را به دنبال پیداکردنِ نهایتِ حقیقت رهنمون سازد. حقیقتی که باز در انتهای نمایشنامه، انتخاب آن بر عهدهی مخاطب اثر است. آرچر میخواهد که در نهایت، مخاطب انتخاب کند که کدام یک از شخصیتها گناهکار و کدام یک بیگناه است و برای همین منظور، دو پایان بندیِ متفاوت برای نمایشنامه خود انتخاب میکند و با این کار حکم مجرم بودن یا بیگناهی را به عهده او میگذارد.
سایههای تردید و خطا
این نمایشنامه روایتگر صحنهی دادگاهِ شخصی است به نام پَتریک شروود که به جرم قتل همسرش، در این دادگاه در حال محاکمه است. در طول خواندن اثر سوالهای زیادی ذهن مخاطب را درگیر خود میکند: آیا دکتر شروود همسرش را به قتل رسانده؟ آیا جنیفر میچل واقعاً معشوقه او بوده است؟
ناظر هیئت منصفه | پَتریک شروود، اتهام شما قتل عمد است. طبق این اتهام، شما در بیست و یکم مارس سال 1999، در لندن، مقدار مرگباری سم به همسر خود، الیزابت شروود تزریق کرده اید، آیا خود را گناهکار میدانید یا بیگناه؟ |
شروود | بیگناه. |
قاضی با احضار شاهدهای مختلف به دادگاه سعی در حل کردن معماهای پیچیده این پرونده دارد؛ اما صحبت های هریک از شهود گره تازهای را به این پرونده اضافه میکند.
بریتون | امروز صبح، تونستی با موکلمون صحبت کنی؟ |
جارویس | داشت پاتیل پاتیل قهوهی تلخ مینوشید و به این فکر میکرد که تو بالاخره قصد داری بفرستیاش به جایگاه شهود یا نه. |
بریتون | بعد از افشاگری دیروز میچل، دیگه انتخاب زیادی ندارم. اشتباه میکردم، اندرو، چه درسی از این اشتباه گرفتی؟ |
جارویس | اینکه یه سوال رو به دفعات از کسی نپرسم. |
پایانبندی غافلگیر کننده این نمایشنامه، در نهایت شوک بزرگی را به خواننده وارد میکند. حس قضاوتی که تا انتها همراه مخاطب وجود دارد، درپایان کتاب نیز او را رها نخواهد کرد. چون آرچر قصد داشت تا با نوشتن این اثر بگوید که هیچ قضاوتی نمیتواند صددرصد درست یا صددرصد غلط باشد. هیچ حکم قطعی و دقیقی برای قضاوتهای انسانی وجود نخواهد داشت.
ناظر هیئت منصفه | اعضای هیئت منصفه، وقت آن رسیده که تصمیمتان را بگیرید، اما لطفاً قبل از صدور رای به توصیههای من گوش کنید. وظیفه شما این است که تصمیم بگیرید آقای پَتریک شروود در رابطه با قتل الیزابت شروود گناهکار است، یا بی گناه. چند لحظه شما را تنها میگذارم تا با هم مشورت کنید و حکمتان را صادر کنید. (مدت سی ثانیه صحنه را ترک میکند.) |
اندکی در باب جفری آرچر نویسندهی نمایشنامهی متهم
جفری آرچر، نویسنده و سیاستمدار انگلیسی، زاده 15 آوریل 1940 در لندن است. او پیش از پرداختن به کار ادبی، حد فاصل سالهای 1969 تا 1974 عضو پارلمان بریتانیا بود. او بعد از یک رسوایی مالی دیگر نتوانست به کار خود ادامه دهد و بعد از آن در سال های 1985 تا 1986 معاون رئیس حزب محافظه کار بریتانیا بود.
جفری آرچر خودش جزو کسانی بود که مورد قضاوت جمعی قرار گرفته بود. به همین دلیل دغدغهی نوشتن چنین اثری در جانِ او افتاد. رمان هابیل و قابیل از این نویسنده، یکی از پُر فروشترین آثار جهانی محسوب میشود. او به غیر از متهم، دو نمایشنامهی دیگر به نامهای محکمهپسند و انحصاری را در کارنامهی کاری خود دارد.