ورود به آوانگارد

هجرت در مکان سکونت در زبان

نگاهی به دگرگیسی زبانی جومپا لاهیری، از آمریکا تا ایتالیا

نویسنده مهمان
شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳

خانواده‌اش بنگالی بودند و ساکن انگلستان، جومپا لاهیری در لندن به دنیا آمد و سه ساله بود که خانواده‌اش به آمریکا مهاجرت کردند. مادر جومپا اما پس از دوبار مهاجرت، حاضر به پذیرفتن فرهنگ ینگۀ دنیا نبود. با سرسختی در برابر کنار گذاشتن ساری، تغییر عادات غذایی و رفتاری مقاومت می‌کرد، برای مادر او، آمریکایی‌شدن و حتی شبیه آمریکایی‌ها شدن شکستی تمام عیار بود. چنین سرسختی آنجایی بر جان مادرش می‌نشست که هنگام بازگشت به کلکته، غباری از پنجاه سال دوری از وطن بر چهره‌اش ننشسته، شبیه زنی بود که انگار هرگز آنجا را ترک نکرده بود. جومپا لاهیری با چنین عقبه‌ای بود که داستان‌هایش را در آمریکا نوشت، «مترجم دردها» ، «خاک‌غریب»، «هم‌نام» و «گودی» روایت زندگی مهاجران هندی و بنگالی بود، روایت جزئیات زندگی روزمره‌، روایت یاس و سرخوردگی و دل‌خوشی‌هایشان. لاهیری با اینکه میراث سرسختی مادرش را با خود یدک می‌کشد، اما از این سرسختی در راهی خلاف راه مادرش برای تغییر بهره می‌برد. زمانی که برای نوشتن به ایتالیایی، تصمیم می‌گیرد تا به رم مهاجرت و از تمام میراث آمریکایی خود فرار کند، به انگلیسی نخواند و ننویسد، از تمام تشویق‌ها و جوایز و شهرتی که به دست آورده فاصله بگیرد، بار دیگر، در زبانی که به آن تعلق ندارد، هجرت یا «دگرگیسی» کند. تجربۀ هجرتش را در کتابی متفاوت با نام «به‌عبارتی دیگر» می‌نویسد.                        

گرچه مهاجران هندی جز لاینفک شخصیت‌های داستان‌های جومپا لاهیری هستند، اما لاهیری در نوشته‌هایش تنها به توصیف ریزبینانۀ وضعیت مهاجران اکتفا نمی‌کند، از همین روست که از برچسب «ادبیات مهاجرتی» که به آثارش می‌زنند دل خوشی ندارد. تا قبل از مهاجرت به ایتالیا، خانواده و روابط خانوادگی محور نوشته‌هایش را تشکیل می‌دهند. مهاجرت خانواده و اعضایش را به دو پاره تقسیم می‌کند، بعضی همچنان سایه‌های وطن از آن سوی اقیانوس‌ها بر پایشان گره خورده و بعضی دانشگاه می‌روند، کار می‌کنند و غریبه‌وار بر این میراث می‌نگرند. هند و فرهنگ بنگالی برای بعضی از شخصیت‌های داستان‌های لاهیری نقطه اتصال عاطفی می‌شود که بحران‌های خانواده آن را پاره‌پاره کرده است. آنها در زبان بیرون از خانه غریبند، همچون خود لاهیری که با بنگالی، زبان مادری خود احساس غربت می‌کند، لهجۀ نادرستی دارد، انفصالی عظیم میان سرزمین مادری و او برقرار است، از چیزی تبعید شده است که هرگز در آن نزیسته است.

لاهیری اینجاست که ایتالیایی را برای نوشتن انتخاب می‌کند. با هجرت به زبان ایتالیایی، در واقع از زبان انگلیسی است که می‌گریزد، زبان، نمایندۀ فرهنگی که باید بر آن مسلط می‌شد و توصیفش می‌کرد. تسلطی همراه با ترس، ترس شکاف موجود میان او و والدینش. لاهیری نوشتن به زبان دیگر را تولید نسخه‌ای دیگر از خود می‌بیند، مثل فرناندو پسوآ، می‌گوید که در ایتالیایی، نویسنده‌ای قوی‌‌تر و آزادترم، دوباره ریشه می‌گیرم و جور دیگری رشد می‌کنم. خود را به دافنه تشبیه می‌کند، آن زمان که از دست آپولون می‌گریزد و به درخت برگ بو تبدیل می‌شود. هجرت در زبان، با تمام فرایند خشن و در عین حال زاینده‌اش برای لاهیری به مثابه دگرگیسی است. وضعیتی دوگانه، مملو از ابهام و سردرگمی، مانند هاله‌ای که تمام نوشته‌های لاهیری را فراگرفته است. در یک زمان آزادی و سهولت قبلی از دست می‌رود، از طرفی استقلال و نوع دیگری از آزادی به دست می‌آید. مشخصه‌ای که وصله‌ایست به خود معنای هجرت. با این حال هیچ کدام از این دو وضعیت پیامبر رهایی همیشگی نیستند. لاهیری حتی در زبان ایتالیایی «اسیر، آسوده و ناآرام است». لاهیری در این زبان مهاجر است.

به عبارت دیگر

نویسنده: جومپا لاهیری ناشر: ماهی قطع: شمیز، رقعی نوع جلد: شمیز قیمت: 110,000 تومان

اضطراب، اشتیاق، سردرگمی و هیجان لاهیری از این هجرت لابه‌لای سطور کتاب «به عبارت دیگر» هویداست. لاهیری در هجرت خود دیگر از خاکی غریب نمی‌نویسد، لاهیری در ایتالیایی درگیر و دار کلمات باقی می‌ماند. تجربۀ زیستۀ او در مقام مهاجری در رم، به ناراحتی از پرداخت مبلغ زیاد به کلیدساز، ندانستن جای ایستگاه‌های اتوبوس و مترو محدود می‌شود. لاهیری در ایتالیایی می‌خواهد به کمک اندیشۀ مجرد و انتزاعی خود را دوباره بیافریند، اما ایتالیایی زبانی مجرد نیست، گره در گره‌های فرهنگ و تاریخ خود دارد. لاهیری اگر در نوشته‌های انگلیسی خود ماهر و هوشمندانه، جزئیات زندگی زنان مهاجر را شرح می‌دهد، در ایتالیایی خود زنی مهاجر است که می‌خواهد بذر اندیشه‌اش را در خاکی غریب بپروراند. لاهیری اینجاست که می‌گوید مکانیزم دگرگیسی، لحظاتی است بدون تغییر، ستون فقراتی برای انسان‌ها. لحظاتی معنابخش. لاهیری خود گرچه در انتهای این دگرگیسی با بی‌میلی چمدانش را به مقصد آمریکا می‌بندد، اما دستاورد این هجرت بر نوشته‌های بعدی‌اش بی‌تاثیر نخواهد بود. منتظر خواهیم ماند تا ببینیم در داستا‌ن‌هایش ساری و ادویه‌های هندی جای خود را به غذاهای ایتالیایی و کوچه‌پس‌کوچه‌های رم می‌دهند، یا این تجربه صرفاً تجربه‌ای انتزاعی برای وی خواهد داشت.


جومپا لاهیری، به عبارت دیگر، چاپ دوم ،مترجم امیر مهدی حقیقیت، نشر ماهی