رولو می یکی از تأثیرگذارترین روانشناسان آمریکایی در قرن بیستم بود. او به معرفی روانکاوی وجودی اروپایی به مخاطبان آمریکایی کمک کرد. او برخلاف روانشناسی رفتارگرا و روانکاوی فرویدی[1] که در دهههای 1940 و 1950 رایج بود بنیانگذار روانشناسی انسانگرا با تمرکز بر فرد بود. نوشتههای می هم کاربردی و هم معنوی بود و باعث ارتقای قدرت و ارزش فرد میشد. به این ترتیب، نوشتههای او به توسعهی جنبش استعداد بشری[2] کمک کردند. می اظهار داشت که بیگانگی و اضطراب گسترده، ناشی از فروپاشی و تحول در فرهنگ و جامعه است، نه نتیجه مشکلات روانی فردی. از جمله افتخارات می، جایزهی سالانهی انجمن روانشناسان بالینی نیویورک[3] در سال 1954 و مدال طلای سال 1971 از انجمن روانشناسی آمریکا[4] بود.
او در سال 1909 در آدا، اوهایو[5] با نام ریس می[6] متولد شد و دومین فرزند از شش فرزند ارل تیتل می[7] و متی بوتون[8] بود. پدرش، منشی میدانی انجمن مسیحی مردان جوان[9] بود و زمانی که می هنوز کودک بود، خانواده را به میشیگان[10] منتقل کرد. اگرچه در ابتدا او یک دانشجوی کمحرف بود، اما در کالج ایالتی میشیگان کشاورزی و علوم کاربردی (دانشگاه ایالتی میشیگان کنونی)[11] در ایست لنسینگ[12]، مجلهای را تأسیس کرد که منتقد مجلس قانونگذاری ایالت بود. سر و صدا و غوغایی که این اقدام به دنبال داشت، باعث شد او به کالج اوبرلین[13]، یک مدرسهی کوچک هنرهای لیبرال در اوهایو منتقل شود. می در سال 1930 فارغالتحصیل شد و سه سال بعد در سالونیکا، یونان[14] به تدریس زبان انگلیسی پرداخت. در آن دوره، او در سمینارهایی در وین اتریش با روانکاو معروف آلفرد آدلر[15] شرکت کرد.
مطالعات برای وزارت
در سال 1933 می وارد حوزه علمیهی اتحادیه[16] در شهر نیویورک شد. زمانی که والدینش طلاق گرفتند، تحصیلات او به مدت دو سال قطع شد. او برای کمک به خواهر و برادر کوچکترش به میشیگان بازگشت و به عنوان مشاور دانشجویی در ایالت میشیگان مشغول به کار شد. در سال 1938، او مدرک الاهیات خود را از حوزه علمیه دریافت کرد و نزد متخصص الهیات اگزیستانسیالیست، پل تیلیش[17]، درس خواند. می در سال 1938 با فلورانس دی فریز[18] ازدواج کرد و در نهایت صاحب یک پسر و یک دختر دوقلو شد. می پس از دو سال خدمت در کلیسای کنگرهگرایان[19] در نیوجرسی[20]، به این نتیجه رسید که علایق واقعی او در روانشناسی است. او در سال 1939 کتاب هنر مشاوره: چگونه سلامت روانی را به دست بیاوریم و عرضه کنیم؟[21] را منتشر کرد و دو سال بعد، دومین کتاب او با نام چشمههای زندگی خلاق: مطالعهای دربارهی طبیعت انسان و خدا[22] منتشر شد.
در سال 1942، می به سل مبتلا شد. پس از هجدهماه اقامت در یک آسایشگاه در شمال ایالت نیویورک، او به این نتیجه رسید که نگرش و ارادهی شخصی او برای بهبودیاش مهمتر از درمان است. او وارد برنامهی تحصیلات تکمیلی روانشناسی در دانشگاه کلمبیا[23] در شهر نیویورک شد و دکترای خود را با بالاترین افتخارات در سال 1949 در رشتهی روانشناسی بالینی دریافت کرد. در دهههای بعد، پایاننامهی می با عنوان معنای اضطراب[24] که در سال 1950 منتشر شد و در سال 1977 بازنگری شد، تأثیر عمدهای بر توسعهی روانشناسی انسانگرا داشت. او استدلال میکرد که فرهنگ، نگرش و رفتار مردم جامعه تحتتاثیر عصر اضطراب است و علاوه بر این، هدایت اضطراب شدید خود عامل اصلی غلبه بر سل او بود.
در سال 1948، می استادیار روانپزشکی در موسسهی روانپزشکی، روانکاوی و روانشناسی ویلیام آلنسون وایت[25] در شهر نیویورک شد. در سال 1958 به عنوان روانکاو آموزشی و نظارتی در آنجا مشغول شد. او تا زمان بازنشستگی در سال 1974 در مؤسسه ماند. او همچنین به عنوان استاد کمکی روانشناسی بالینی در دانشگاه نیویورک[26] و به عنوان مدرس رواندرمانی در دانشکدهی جدید تحقیقات اجتماعی[27] از سال 1955 تا 1976 خدمت کرد. می همچنین به عنوان استاد به دانشگاههای هاروارد، پرینستون و ییل[28] و کالج بروکلین[29] برای تدریس دعوت شد. در سال 1973، او پروفسور ریجنتز[30] در دانشگاه کالیفرنیا[31] در سانتا کروز[32] شد. می یک تمرین خصوصی روانکاوی در شهر نیویورک و پس از بازنشستگی از دانشگاه در تیبورون، کالیفرنیا[33] داشت.
هستی (اگزیستانس)
نویسنده: رولو میارنست انجلهانری ف النبرگر ناشر: نی قطع: گالینگور,رقعی نوع جلد: گالینگور قیمت: ناموجودتاثیر نوشتهها بر فعالان دههی 1960
می نویسندهای پرکار و تأثیرگذار بود که هدف کتابهایش اغلب مخاطب عام بود. آثار عمدهی او عبارتند از کتابهای روانشناسی وجودی[34] در سال 1961، روانشناسی و معضل انسانی[35] در سال 1967، شجاعت خلاقیت[36] در سال 1975، آزادی و سرنوشت[37] در سال 1981 و فریاد برای اسطوره[38] در سال 1991. کتاب عشق و اراده[39] که در سال 1969 منتشر شد، برندهی جایزهی رالف والدو امرسون فی بتا کاپا[40] شد و همچنین تبدیل به کتاب راهنمای فعالان سیاسی و اجتماعی شد. در سال 1972، کتاب قدرت و معصومیت: در جستوجوی سرچشمههای خشونت[41] برندهی جایزهی دکتر مارتین لوتر کینگ جونیور[42] از انجمن روانشناسان بالینی نیویورک[43] شد. در نوشتههای بعدی می، «عصر اضطراب» به «عصر ناامیدی» تبدیل شد. برای دستیابی به مخاطبان بیشتر، می تعدادی فایل صوتی نیز ضبط کرد.
می و همسر اولش در سال 1969 طلاق گرفتند و سپس او در سال 1971 با اینگرید شول[44] ازدواج کرد که این ازدواج نیز در سال 1978 به پایان رسید و پس از آن، در سال 1989، می با جورجیا لی میلر جانسون[45] ازدواج کرد. می عضو سازمانهای حرفهای متعددی بود و مدرکهای افتخاری او شامل مدرک الاچدی[46] از کالج کینگفیشر دانشگاه اوکلاهاما،[47] کالج سنت رجیس[48]، کالج سنت وینسنت[49]، دانشگاه ایالتی میشیگان[50]، کالج راکفورد[51]، دانشگاه شمالی اوهایو[52] و کالج اوبرلین[53] بود. او در سال 1994 بر اثر نارسایی احتقانی قلب در خانهاش در تیبورون، کالیفرنیا درگذشت.
منبع: encyclopedia
مترجم: نگار فیروزخرمی
[1]- Freudian: تحتتأثیر زیگموند فروید و روشهای روانکاوی او، به ویژه با اشاره به اهمیت جنسیت در رفتار انسان. (منبع: دیکشنری)
زیگموند فروید یک عصبشناس اتریشی و بنیانگذار روانکاوی بود که روشی بالینی از طریق گفتگو بین بیمار و روانکاو است برای ارزیابی و درمان آسیبشناسیهایی با منشأ درگیریهای روانی. او همچنین بنیانگذار نظریهی متمایز ذهن و عاملیت انسانی که ناشی از آن است، میباشد. (منبع: ویکیپدیای انگلیسی)
[2]- human potential movement: جنبش استعداد بشری یکی از جنبشهای برخاسته از پادفرهنگ دههی 1960 است. این اصطلاح یک اصطلاح چتری برای طیفی گسترده از گروههایی است که عقاید و اعمالشان برای ارتقا بخشیدن به کلبودگی، خودآگاهی، خود پروری و خودشناسی فرد تنظیم شده است. (منبع: ویکیپدیای فارسی)
[3]- New York Society of Clinical Psychologists
[4]- American Psychological Association
[5]- Ada, Ohio
[6]- Reece May
[7]- Earl Tittle May
[8]- Matie Boughton
[9]- the Young Men's Christian Association
[10]- Michigan
[11]- Michigan State College of Agriculture and Applied Science (now Michigan State University)
[12]- East Lansing
[13]- Oberlin College
[14]- Salonika, Greece
[15]- Alfred Adler
[16]- the Union Theological Seminary: مدرسهی الهیات اتحادیه در شهر نیویورک یک مدرسهی علمیهی لیبرال مسیحی خصوصی در مورنینگ ساید هایتس، منهتن، وابسته به دانشگاه کلمبیا است. از سال 1928، حوزهی علمیه به عنوان دانشکدهی الهیات کلمبیا خدمت کرده است. (منبع: ویکیپدیای انگلیسی)
[17]- Paul Tillich
[18]- Florence De Frees
[19]- Congregational Church: کلیسای کنگرهگرایان کلیسای گروهی از پروتستانهای مسیحی است؛ که معتقدند همهی مسیحیان از طریق مسیح دسترسی مستقیم به خداوند دارند و بر این اساس با یکدیگر برابرند. (منبع: ویکیپدیای فارسی)
[20]- New Jersey
[21]- The Art of Counseling: How to Gain and Give Mental Health
[22]- Springs of Creative Living: A Study of Human Nature and God
[23]- Columbia University
[24]- The Meaning of Anxiety
[25]- the William Alanson White Institute of Psychiatry, Psychoanalysis, and Psychology
[26]- New York University
[27]- New School for Social Research
[28]- Harvard, Princeton, and Yale Universities
[29]- Brooklyn College
[30]- Regents' Professor: این عنوان بالاترین قدردانی است که دانشگاه به یکی از اعضای هیئت علمی خود اعطا میکند.
[31]- the University of California
[32]- Santa Cruz
[33]- Tiburon, California.
[34]- Existential Psychology
[35]- Psychology and the Human Dilemma
[36]- The Courage to Create
[37]- Freedom and Destiny
[38]- The Cry for Myth
[39]- Love and Will
[40]- the Ralph Waldo Emerson Award of Phi Beta Kappa
[41]- Power and Innocence: A Search for the Sources of Violence
[42]- the Dr. Martin Luther King, Jr. Award
[43]- the New York Society of Clinical Psychologists
[44]- Ingrid Schöll
[45]- Georgia Lee Miller Johnson
[46]- L.H.D. مدرک دکترای ادبیات انسانی یک درجهی افتخاری است که به کسانی اعطا میشود که خود را از طریق کمکهای بشردوستانه به جامعه متمایز کردهاند. (منبع: ویکیپدیای انگلیسی)
[47]- Kingfisher College of the University of Oklahoma
[48]- St. Regis College
[49]- St. Vincent College
[50]- Michigan State University
[51]- Rockford College
[52]- Ohio Northern University
[53]- Oberlin College