قرار است با زندگی «چارلز دیکنز» آشنا شویم. نویسندهای انگلیسی که سالها با داستانهای او زندگی کردهایم و این روایت را شنیدهایم که او هم پسرکی فقیر بوده است.
به نظر میرسد خواندن زندگینامهی چنین نویسندهای و دانستن شیوهی خلق کتابهایی مانند «الیور توییست»، «دیوید کاپرفیلد»، «سرود کریسمس»، « آرزوهای بزرگ» و... جذاب باشد. اما این تمام ماجرا نیست؟ ما با چهرهای متفاوت از دیکنز همراه میشویم. ما پسرکی را میبینیم که بهیکباره فقیر شده است و مجبور به کار کردن است و بعدها میتواند زندگی خود را تغییر دهد. ما او فراموش نمیکند سالهای سختی را سپری کرده و کودکان زیادی هستند که نیاز به حمایت دارند. حالا با با دیکنزی روبرو هستیم که در تمام سالهای فعالیت ادبی خود حامی کودکان است و در ساخت سازمانی آنها سهیم است. او نگران کودکانی است که پدر ندارند. نگران بدرفتاریهای مدرسه با کودکان است. دیکنز حامی کودکان کار و خیابان است. ما به عنوان خواننده با جزئیات زندگی خصوصی و حرفهای دیکنز همراه میشویم و گام به گام تحولات اجتماعی در انگلستان را تماشا میکنیم.
نویسندهی کتاب دربارهی دیکنز تحقیق و مطالعه کرده است. برای جمع آوری مستندات به سفر رفته است و با تک تک جزئیات زندگی او همذاتپنداری کرده است. او برای روایت داستانی خواندنی از دیکنز قلمی شیوا را به کار برده و به مخاطبی که نخستین بار است میخواهد لایههای پنهانی از دیکنز را بداند با مستندات خود احتام گذاشته است.
بخشی از کتاب چارلز دیکنز و بچههای خیابانی لندن
پسری که تحصیلات رسمی از او دریغ شده بود و زمانی که پدرش در زندان بود کارگر عادی کارخانهیواکس یازی شده بود، کسی که گرسنگی را میشناخت و حس کرده بود که همهی آدمهای دنیا تنهایش گذاشتهاند. حالا هرجا که میرفت می شناختندش و طرفدارانی که شیفتهاش بودند در خیابان جلوش را میگرفتند تا از او امضا بگیرند.