یادگاری بیستم بر دیوار کافه
من و تو برای رهایی و فراموشی: خودکشی، حرمانهای مدام، حسرتهای متناوب، فرصتهایی که از دست رفتند، برفهای پشت پنجره که زود و ناگهان آب شدند، عشقهای ناتمام در برف و باران، جادههایی که در برف و سیل و زلزله محو شدند، پرندههایی که از سرما روی شاخههای بیدمشک یخ زدند، غروبهایی که زود رخ دادند و مبدل به شب شدند و شبی که آواز هیچ پرنده حصارش را نمیشکست و سپیده نمیزد و یافتن دوستانی که من و تو در عمرمان گم کرده بودیم. پس تصمیم گرفتهایم با دوچرخه به محله کاریته لاتن، باغ لوکزامبورک، محله سن ژرمن پاریس، میدان نقش جهان، مسجد شیخ لطفالله اصفهان، باغهای اسپانیا و ایتالیا، خیابان برادوبری نیویورک، رود گنگ هندوستان، میدان سرخ مسکو، باغهای گیلاس ژاپن در بهار، نارنجستانهای شیراز سفر کنیم.
احمدرضا احمدی، بر دیوار کافه، چاپ دوم، نشر ثالث