کتاب راز | نشر آموت

نویسنده: کاترین هیوز

می خوام که این دفتر خاطرات مال تو باشه، لورین. بستگی به تو داره که بخونیش یا نه، اما نمی خواستم وقتی می رم، تو دست های آدم اشتباهی بیفته.

شک ندارم که مادر پتولا میاد وهمه جا را بو می کشه که ببینه چی رو میر تونه به تاراج ببره. ازت ممنونم که برای پتولای من دوست خوبی بودی. دیگه هیچی تو این دنیا برام باقی نمونده، برای همین میخوام ازت خداحافظی کنم. متاسفم که مجبوری منو اون شکلی پیدا کنی.

صفحه 244

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب راز | نشر آموت

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

عدالت در ساحت انتقام

مروری بر کتاب مرگ و دختر جوان نوشته‌ی آریل دورفمان

همه‌ی ما شبیه اما متفاوتیم

مروری بر کتاب کودک تکامل شگفت‌انگیز نوشته‌ی آنا کلیبورن

در باب تجربه‌ی سوگ در کودکان

مروری بر کتاب مامان دلم برایت تنگ شده نوشته‌ی ربکا کاب

کتاب های پیشنهادی