کتاب مرحوم ماتیا پاسکال

نویسنده: لوئیجی پیراندلو

پیش از هر چیز باید فوری بگویم که من پدرم را دیده بودم. او را نشناختم. چهار سال و نیم داشتم که مرد. با یکی از کشتی‌های یک دكلة خود به جزیرة کورس رفته بود تا معامله‌ای انجام دهد ولی گرفتار تب مالاریا شد و در سی و هشت سالگی مرد. اما برای زن و دو فرزندش، ماتیا (که من باشم و بودم) و روبرتو که دو سال از من بزرگ‌تر است زندگی راحتی گذاشت.

هنوز خیلی از پیرهای شهر ما خوششان می‌آید بگویند ثروت پدرم (که دیگر نباید اسباب اضطراب کسی شود، چه از مدتی پیش به دست دیگران افتاده) - به اصطلاح – از جای مرموزی آمده بود.

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب مرحوم ماتیا پاسکال

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

آیا جادو نجاتمان می‌دهد؟

مروری بر کتاب آئورا نوشته‌ی کارلوس فوئنتس

کتاب احساس شناسی!

معرفی کوتاه کتاب کودک قیافه‌های بامزه نوشته‌ی نیکولا اسمی

روز بدون پوشک

معرفی کتاب کودک روز بدون پوشک نوشته‌ی لیز فلچر

کتاب های پیشنهادی