کتاب دایی وانیا
نویسنده: آنتون چخوف
آستروف: میدانی زن چطوردوست آدم میشود؟ اول آشنای موافق، بعد معشوقه، بعد دوست.
ووینیتسکی: طرز فکر مبتذلی است.
آستروف: چطور؟ بله اعتراف میکنم. دارم آدم مبتذلی میشوم. میبینی که من هم مستم. قاعدتاً من
ماهی یک بار بیشتر این طور مست نمیکنم. در این حال بینهایت خشن و بیادب میشوم.
مراعات هیچچیز را نمیکنم. جراحیهای بسیار مهم را به دقت و با موفقیت انجام میدهم.
برنامههای بسیار وسیعی برای آینده میریزم. در این مواقع به خودم به چشم یک آدم ابله
بیمقدار نگاه نمیکنم و اعتقاد پیدا میکنم که منشا اثرهای بسیار ارزندهای برای اجتماع هستم.
بسیار ارزنده. و در این مواقع فلسفۀ خاصی دربارۀ لذت زندگی دارم.
صفحه ۵۵
- نام کتاب: دایی وانیا
- مترجم: هوشنگ پیرنظر
- ناشر : قطره
- تعداد صفحات: 110
- شابک: 9789643412708
- شماره چاپ: 15
- سال چاپ: 1401
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: نمایشنامه روسی
- امتیاز: امتیازی ثبت نشده
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
گذشته را ببوس و کنار بگذار
مروری بر نمایشنامه «باغ آلبالو» اثر «آنتون چخوف»
عصیان علیه جامعه
مروری بر کتاب زندگی من نوشتهی آنتون چخوف
چای لعنتیتان را میل کنید خانم!
مرور نمایشنامه «کلفتها» اثر «ژان ژنه»
کتاب های پیشنهادی