کتاب نیمار:پسری از برزیل

نویسنده: مایكل پارت

فصل ششم

زیبای خفته

جونینهو در حال تماشای پدر بود که حیاط پشتی خانه را بوسیله دستگاه مخصوص چمن کاری می‌کرد. زمینی تقریبا اندازه زمین فوتسال را به شکل مستطیل تخم چمن کاشتند. پای چوب‌های کوچکی در زمین فرو و آنها را با نخ بادبادک به هم وصل کرده بود تا کسی وارد قسمت چمن کاری شده نشود. جونینهو مشتاقانه تماشا می‌کرد، خواهر کوچک‌اش رافائلا که کنارش نشسته بود، گفت: «بااااغ...»

جونینهو گفت: «نه، یه چیز بهتر!»

رافائلا دست زد.

زمین بعد از یک هفته سبز شد. جونینهو در حالی که پدرش را تماشا می‌کرد که زمین را آب می‌دهد، فریاد زد: «این یه زمین فوتساله! با چمن!»

پای به شوخی گفت: «تنهایی به این نتیجه رسیدی!» و به آبیاری ادامه داد.

صفحه 37


متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب نیمار:پسری از برزیل

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

رنج می‌کشم، پس هستم

مروری بر کتاب نیلوفر و مرداب نوشته‌ی تیچ نات هان

اثری از تو چاپ شده، پس هستی!

مروری بر کتاب پرنده به پرنده؛ درس‌هایی چند درباره‌ی نوشتن و زندگی نوشته‌ی آن لاموت

همه‌ی ما شبیه اما متفاوتیم

مروری بر کتاب کودک تکامل شگفت‌انگیز نوشته‌ی آنا کلیبورن

کتاب های پیشنهادی