کتاب اوهام

نویسنده: ریچارد باخ

بعد از ظهر آرامی بود... گهگاه مسافری از گرد راه می‌رسید. در فرصت میان پروازها به تمرین محو کردن ابرها می‌پرداختم.

من خود آموزگار پرواز بودم و می‌دانستم برای شاگرد جماعت همواره هر آسانی مشکل می‌نماید، اما حال که خود از نو شاگرد بودم، سگرمه درهم و جدی چشم به نشانه‌هایم که ابرهای کومولوس بود دوخته بودم. این بار بیش از تمرین به آموزش نیاز داشتم. شیمودا زیر بال پرنده‌ام دراز کشیده و خود را به خواب زده بود. بنرمی به بازویش زدم. پلک گشود.

صفحه 89


افزودن به پاکت خرید 48,000 تومان

کتاب اوهام

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

هنر تعاملی با رگه‌های فلسفی

مروری بر کتاب هنر تعاملی از منظر فلسفی نوشته‌ی صفا سبطی

همه‌ی این‌ها زندگی من را ساختند

مروری بر کتاب کودک تکه‌هایی که من شدند نوشته‌ی رنه واتسون

یک بار دیگر تلاش کن

مروری بر کتاب کودک داستان یک اختراع فوق‌العاده نوشته‌ی اشلی اسپایرز

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید 48,000 تومان