کتاب زندگی شیرین

نویسنده: تكین حمزه لو

حالا بعد از فاصله گرفتن از آن روزهای جهنمی، بهتر می‌توانم احساس خود را درک کنم. کاری که تازه یاد گرفته‌ام. در سکوت می‌نشینم با لیوانی چای سبز در دست و به دقت فکر می‌کنم چه احساسی دارم. آن روزها خشمگین بودم. غمگین و رمیده هم بودم. دلم برای خودم می‌سوخت و از زمین و زمان گله داشتم. که چرا من؟ چرا بین همه آدمها من باید مریض شوم و این خرچنگ زشت به جانم بیفتد؟ ولی در میانه آن روزها تمام این احساسات را کتمان می‌کردم و به خودم تلقین می‌کردم من شجاع و صبورم... که نبودم.

فرشاد برای دیدن دکتر انکولوژ به تهران آمد. دکتر برخلاف انتظار ما جوانی بود با پوست و موهای روشن که بیشتر می‌خورد عضو تیم بسکتبال دانشگاهشان باشد. دراز و لاغر بود و شلوار جین و تی‌شرت به تن داشت و در فضای مطب یک وصله ناجور بود اما اعتماد به نفس در تمام حرکاتش موج می‌زد.

صفحه 133


متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب زندگی شیرین

متاسفانه این کتاب موجود نیست
  • نام کتاب: زندگی شیرین
  • ناشر : بركه خورشید
  • تعداد صفحات: 320
  • شابک: 9786007507223
  • شماره چاپ: 4
  • سال چاپ: 1396
  • نوع جلد: شمیز
  • دسته بندی: داستان فارسی
  • امتیاز: امتیازی ثبت نشده

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

رنج می‌کشم، پس هستم

مروری بر کتاب نیلوفر و مرداب نوشته‌ی تیچ نات هان

ارواح معلق در تاریکی اسارت

مروری بر نمایشنامه‌ی خانه‌ی برناردا آلبا نوشته‌ی فردریکو گارسیا لورکا

زنان در دست‌اندازهای شهر

مروری بر کتاب زنان و کیفیت زندگی نوشته‌ی فریبا سیدان

کتاب های پیشنهادی